%0 Journal Article %T مواجهۀ پژوهشگر با روش‌شناسی و نظریه %J مدیریت بازرگانی %I دانشکده مدیریت دانشگاه تهران %Z 2008-5907 %A دیواندری, علی %D 2022 %\ 07/23/2022 %V 14 %N 2 %P 197-198 %! مواجهۀ پژوهشگر با روش‌شناسی و نظریه %K مواجهۀ پژوهشگر با روش‌شناسی و نظریه. مدیریت بازرگانی %R 10.22059/jibm.2022.88482 %X علوم طبیعی و اجتماعی با مسئله‌ها آغاز می‏شوند. علم برای حل این مسائل، به‏‌طور کلی همان شیوه‏ای را به‏‌کار می‏گیرد که عقل سلیم مورد استفاده قرار می‏دهد؛ یعنی شیوه آزمون و خطا. دقیق‌‏تر بگویم، این همان روش آزمودن راه‏‏های حل مسئله و آنگاه کنار گذاشتن راه‏‌حل‏های غیرواقعی، به‏‌مثابۀ راه‌‏حل‏های اشتباه است. در اینجا فرض بر آن است که ما با شمار زیادی از راه‏‌حل‏های تجربی سروکار داریم. راه‌‏حل‏ها یکی پس از دیگری به‌کار گرفته و سپس کنار گذاشته می‏شوند؛ بنابراین اولین مرحله، پرداختن به مسئله مدنظر است. این مسئله یا مشکل زمانی پدید می‏آید که نوعی اختلال به‌‏وجود آید. اختلال یا از نوع انتظارهای فطری یا انتظارهایی است که از طریق فرایند آزمون و خطا کشف یا آموخته شده است. مسائلی که علم مدیریت با آنها روبه‌‎رو است، متعدد و متنوع‏‌اند. این طیف گسترده مسائل از رفتار رهبران و کارکنان سازمان‏ها گرفته تا پویایی‌‏های صنعت و بازار، پیوسته بررسی و کندوکاو می‏شوند. روش‏شناسی‌‏ها و نظریه‏‌ها، ابزارها و امکاناتی هستند که پژوهشگران برای درک مسائل و ارائه راه‏حل‏ها استفاده می‏کنند. نتایج کاربست روش‏ها و نظریه‏‌ها می‏تواند به ارائه راه‌‏حل‏های سودمند برای حل مسائل و  به بسط نظریه‌‏ها منجر شود.پژوهش‏هایی که به‏ توسعه نظری علم مدیریت معطوف هستند، یک قاعده فرایند منطقی را دنبال می‏کنند. توسعه هر دو دسته از نظریه‏‌های توصیفی[1] و نظریه‌‏های تجویزی[2]، مبتنی بر این قاعده فرایند منطقی است. اجزای این فرایند در جدول زیر آمده است.مراتبمراحل نظریه‌‏های توصیفیمراحل نظریه‏‌های تجویزی3تعیین رابطه و هم‏بستگیتعیین علیت‏ها2مقوله‌‏سازی بر اساس خصوصیت پدیده‌‏هامقوله‌‏سازی برحسب شرایطی که ممکن است در آن واقع شویم1مشاهده، توصیف و سنجش پدیده‏هامشاهده، توصیف و سنجش پدیده‌‏هاهنگامی که سیر این فرایند منطقی از تشکیل اجزای استدلالی آغاز می‏شود و جزئیات حاصل از مشاهده به توصیف و سنجش و سپس به ایجاد مقوله‌‏ها و در نهایت به تعیین هم‏بستگی‏ها و علیت‏ها می‏انجامد، پژوهشگر برخورد استقرایی را در پیش می‏گیرد. پیامد این عمل، نیل به تصدیق هم‏بستگی‏‌ها و علیت‏های موجود در روابط میان پدیده‌‏هاست. هم‏بستگی‏ها و علیت‏های بنا شده، ملاک‏های تازه‏ای را در دسترس پژوهشگران قرار می‏دهد تا با قیاس‏گیری آنها به پیش‏بینی رفتار پدیده‏ها بپردازند. نظریه‏‌های هنجاری با گنجاندن عنصر شرایط و موقعیت در سطح مقوله‏‌سازی، به نحو متفاوتی با روابط پدیده‏‌ها برخورد می‏کنند. پژوهشگرانی که به‏دنبال وضع نظریه‌‏های هنجاری هستند، در مرحله مقوله‌‏سازی، آن شرایط و موقعیت‏هایی را مدنظر قرار می‏دهند که مدیران ممکن است خود را در آن بیابند. آنها برای پرداختن به عنصر ناهنجاری یا عامل نامتعارفی[3] می‏پرسند؛ آن چه شرایطی بود که وقتی مدیران در آن واقع شدند، موجب شد سازوکار علّی به نتایج متفاوتی منجر شود؟ این امر به پژوهشگر این امکان را می‏د‏هد که شرحی اقتضایی از علیت ارائه کند و نشان دهد چگونه و چرا سازوکارهای علّی، به نتایج متفاوت در شرایط متفاوت منجر می‏شود.از اینجا پیداست که صحت و توانایی توصیف و تجویز نظریه‌‏ها تا چه اندازه به قوت و دقت روش‌‏شناسی‏‌ها گره خورده است. با این حال، رهایی پژوهشگر از سیطره و سمت‏وسوهای روش‏ها، می‏تواند به معرفت بهتر کمک کند؛ چرا که تنها اصلی که مانع پیشرفت نمی‏شود، این است: همه چیز ممکن است. [1]. Descriptive theory[2]. Normative /prescriptive theory[3]. Anomaly %U https://jibm.ut.ac.ir/article_88482_0d9b0394dd90401fa9ff8804a83d99f2.pdf