unavailable
unavailable
هدف این تحقیق بررسی اثر مسئولیتپذیری اجتماعی درکشده بر شهرت برند، هویتیابی مشتری از برند و قصد خرید برند است. این پژوهش کاربردی از نظر روش گردآوری ماهیت توصیفی ـ پیمایشی دارد. جامعۀ آماری آن شامل کلیۀ مشتریان شرکت گلستان در شهر شیراز است که از این جامعه به روش نمونهگیری غیرتصادفی، 384 نفر انتخاب شدند. دادههای این پژوهش از طریق ابزار پرسشنامه جمعآوری شده است. روایی پرسشنامه به روش محتوایی ظاهری/ محتوایی و روایی سازه و پایایی آن از طریق روش آلفای کرونباخ (78 درصد) و روش دو نیمکردن (70 درصد) به تأیید رسیده است. یافتهها نشان میدهد مسئولیتپذیری اجتماعی درکشده بر شهرت برند و هویتیابی مشتری از برند تأثیر میگذارد. از سوی دیگر، ارتباط میان مسئولیتپذیری اجتماعی درکشده و قصد خرید برند تنها از طریق هویتیابی مشتری از برند امکانپذیر است. یافتۀ دیگر اینکه مؤلفۀ قیمت در رابطۀ میان هویتیابی مشتری از برند و قصد خرید برند، نقش تعدیلگری دارد.
هدف مقالۀ حاضر، تعیین تأثیر کیفیت رابطه بر پاسخهای رفتاری مشتریان در مراحل مختلف چرخۀ عمر رابطۀ مشتری در صنعت بانکداری ایران است. بدینمنظور مشتریان بانک کشاورزی بهعنوان جامعۀ آماری انتخاب شدند و تعداد 417 مشتری با تکمیل پرسشنامه، در تحقیق مشارکت کردند. برای انتخاب نمونهها از روش نمونهگیری تصادفی ساده استفاده و فرضیههای تحقیق با استفاده از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار AMOS آزموده شد. یافتههای تحقیق نشان داد کیفیت رابطۀ بین بانک و مشتری بر وفاداری مشتری، تبلیغات دهانبهدهان و سهم مشتری تأثیر مثبتی دارد. همچنین نتایج تحقیق نشان داد با سالخوردهترشدن رابطۀ بین مشتری و بانک، از تأثیر کیفیت رابطه بر تبلیغات دهانبهدهان و وفاداری مشتری کاسته میشود، ولی تأثیر کیفیت رابطه بر سهم مشتری در مراحل مختلف چرخۀ عمر رابطۀ مشتری یکسان است.
هدف اصلی این تحقیق، ارائۀ مدلی برای ترغیب شهروندان تهرانی به خرید کالای ساخت داخل است. این پژوهش بهکمک روش تحقیق کیفی و نظریۀ برخاسته از دادهها و ابزار مصاحبۀ عمیق برای توسعۀ مدل تحقیق به اجرا درآمد. تعداد نمونۀ تحقیق 20 نفر از شهروندان تهرانی بودند. در همین راستا از روش نمونهگیری تئوریکی استفاده شد. نتایج تحقیق بیانکنندۀ آن است که شرایط علی همانند عوامل فرهنگی، دید منفی به تولیدات داخلی، کیفیت محصولات داخلی بر تمایل به استفاده از محصولات داخلی تأثیرگذار است. همچنین راهبرد لازم برای حرکت جامعه به سمت استفاده از محصولات داخلی، حمایت از محصولات داخلی و فرهنگسازی است که بستر (شامل مواردی همچون تأثیر تبلیغات، اطلاعات شهروندان) و شرایط مداخلهگر (شامل مواردی همچون فساد اداری، فرهنگ فرار از کار) بر این راهبردها تأثیرگذارند و پیامدهایی مانند افزایش تابآوری، بهبود رقابت، توسعه و رشد اقتصادی را بهدنبال دارد.
حفظ علاقۀ مشتری به مراجعۀ مجدد، در شرایط رقابت تنگاتنگ رستورانهای ایتالیایی، مسئلۀ مهمی محسوب میشود. شناسایی دلایلی که سبب ایجاد قصد تغییر در مشتریان میشود، میتواند برنامههای بازاریابی رستوران را هدایت کند. بدینمنظور اهداف پژوهش حاضر، بررسی اثر کیفیت ادراکشده، دلزدگی و رضایت بر قصد تغییر برند و بررسی اثر تعدیلکنندگی سطح درگیری در رابطۀ رضایت و قصد تغییر برند در نظر گرفته شده است. روش تحقیق، توصیفیـ پیمایشی است. تحقیق روی مشتریانی که در ماه گذشته بیش از یک بار به رستوران ایتالیایی خاصی مراجعه کرده بودند، انجام شده است. نمونهگیری بهروش خوشهای بوده و 391 پرسشنامه تکمیل شده است. فرضیات مستقیم از طریق آزمون معادلات ساختاری و فرضیۀ تعدیلگر از طریق ساخت متغیر تعاملی بررسی شدند. نتایج نشان داد کیفیت ادراکشده بر قصد تغییر برند اثر ندارد؛ اما اثری منفی بر دلزدگی و اثری مثبت بر رضایت میگذارد. دلزدگی و رضایت بهترتیب اثر مثبت و منفی معنادار بر قصد تغییر برند دارند. سطح درگیری نیز، اثر رضایت روی قصد تغییر برند را بهصورت منفی تعدیل میکند.
توجه روزافزون به محیط زیست در دهههای اخیر، به پیدایش مفهوم «بازاریابی سبز» منجر شده است. تمایل به خرید سبز به تمایل رفتاری مصرفکنندگان برای خرید محصول خاص برای رفع نیازهای زیستمحیطی اشاره دارد که تحت تأثیر آگاهیهای زیستمحیطی افراد شکل میگیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر دانش درکشده از محصولات سبز بر تمایل به خرید بهواسطۀ دلبستگی به فروشگاه صورت گرفته است. جامعۀ آماری پژوهش مشتریان فروشگاه پرومای مشهد هستند که با استفاده از فرمول کوکران، نمونهای مشتمل بر 267 نفر بهروش غیرتصادفی در دسترس انتخاب شد. دادهها از طریق توزیع پرسشنامه گردآوری شدند. تجزیه و تحلیل دادهها نیز با استفاده از الگوی مدلیابی معادلات ساختاری صورت گرفت. یافتههای پژوهش تأثیر دانش درکشده از محصول سبز را بر تمایل به خرید و همچنین دلبستگی به فروشگاه تأیید میکنند. بهعلاوه، دلبستگی به فروشگاه نیز بر تمایل به خرید افراد تأثیر دارد و در نهایت، نقش میانجیگری دلبستگی به فروشگاه در رابطۀ بین دانش درکشده از محصول سبز و تمایل به خرید سبز به تأیید رسید.
برند از مهمترین داراییهای نامشهود سازمانها محسوب میشود. توسعۀ ارتباط بین مشتری و برند، تبدلی به یکی از مهمترین راهبردهای سازمانهاست که نتایج مؤثری را برای آنها به ارمغان میآورد. هدف از این تحقیق بررسی نقش و تأثیر وبسایتهای اجتماعی بر توسعۀ روابط مشتری و برند در شرکتهای فعال در عرصۀ فروش لپتاپ و تجهیزات کامپیوتری در شهر تهران است. این تحقیق از نوع پیمایشی است که دادههای مورد نیاز برای انجام تحلیل بهکمک توزیع و جمعآوری 127 پرسشنامه بهدست آمد. این تحقیق براساس معادلات ساختاری و با تکنیک حداقل مربعات جزئی آزمون و تجزیه و تحلیل شده است. یافتههای تحقیق بیانکنندۀ وجود تأثیر مثبت وبسایتها بر افزایش اعتماد و وفاداری به برند از سوی مشتری است. بنابراین، ایجاد اجتماعاتی برای برند در اولویت فعالیتهای بازاریابی قرار میگیرد. ایجاد و توسعۀ ارتباط نزدیک، قوی و پایدار با مشتری نیز از اولویتهای این برنامهها خواهد بود که میتواند به وفاداری و بهبود کیفیت برند کمک شایانی کند.
امروزه استراتژیهای شرکتی یکی از ابزارهای اصلی رقابتی مدیران هستند. با توجه به تأثیر زیاد نظرهای شخصی مدیران در رسیدن به استراتژیهای رقابتی، بهرهمندی از روشهای نظاممند و خلاقانه در مسیر طراحی این استراتژیها، امری اجتنابناپذیر است. در این پژوهش، ابتدا ضمن بررسی فرایند تدوین استراتژیهای رقابتی با استفاده از مدل کارت امتیازی متوازن، ادبیات ماتریس SWOT مرور شد. در ادامه، مدلهای اقیانوس آبی و استراتژی جودویی بهعنوان ابزاریهای کاربردی و خلاقانه در شناسایی زمینههای جدید تجاری و طراحی هدفمند استراتژیهای رقابتی کلان، بررسی شدند و با استفاده از مدلهای یادشده، بهمنظور افزایش مزیت رقابتی در فرایند تدوین استراتژیهای رقابتی، مدل کارت امتیازی خلاقانه ارائه شد. بهمنظور بررسی قابلیت اجرایی مدل ارائهشده، چارچوب پیشنهادی در فرایند طراحی و تدوین استراتژیهای رقابتی شرکت «زد» که در صنعت شیرآلات و محصولات بهداشتی ساختمانی فعال است، به اجرا درآمد و نتایج آن بیان گردید. در انتها نیز برای تحقیقات آتی، پیشنهادهایی ارائه شد.
در محیطهای بسیار رقابتی شرکتهای پخش، برخورداری از فروشندگان توانمند مزیت رقابتی ارزشمند، ارزشآفرین، تقلیدناپذیر و غیرقابل جایگزینی برای آنها بهشمار میرود. از میان عوامل گوناگون مؤثر بر عملکرد فروش، پژوهش حاضر به بررسی چگونگی و میزان تأثیرگذاری توانمندسازی روانشناختی (احساس شایستگی، معناداری شغل، اختیارداشتن، تأثیرگذاری و اعتماد) بر عملکرد فروش فروشندگان میپردازد. پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش آن توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعۀ آماری پژوهش را فروشندگان شعب تهران و شهرستانهای شرکت بهپخش به تعداد 900 نفر تشکیل میدهند که 270 نفر آنها بهصورت تصادفی بهطور نمونه انتخاب شدهاند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامهای استاندارد است. تحلیل دادهها با کمک آزمونهای آماری تحلیل عاملی تأییدی، تحلیل مسیر و آزمون تی با استفاده از نرمافزارهای لیزرل و اس.پی.اس.اس. انجام شده است. نتایج نشان میدهد همۀ ابعاد بررسیشده توانمندسازی روانشناختی بر عملکرد فروشندگان این شرکت تأثیری معنادار و مثبت داشتهاند. همچنین وضعیت موجود توانمندسازی روانشناختی و عملکرد فروش فروشندگان این شرکت مناسب بوده است.
هدف از تحقیق حاضر، بررسی نقش و سازوکار تأثیرگذاری بازاریابی درونی بر عملکرد از طریق متغیر میانجی بازاریابی پایدار و بازارگرایی است. بدینمنظور نمونهای 310 نفری از 900 نفر از کارکنان شعب بانک ملت شهر مشهد انتخاب شدند و پرسشنامۀ محققساختهای برای سنجش بازاریابی درونی (با 15 گویه)، بازاریابی پایدار (با سه گویه)، بازارگرایی (با 30 گویه) و عملکرد (با 10 گویه) که اعتبار و روایی آن احراز شده بود، در اختیار آزمودنیها قرار گرفت و آنان نیز به تکمیل این پرسشنامهها اقدام کردند. تجزیه و تحلیل بهکمک روش مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) و نرمافزار Amos صورت پدیرفت. نتایج بهدستآمده نشان داد معادلات ساختاری بهکار گرفتهشده، مدل نظری قویای برای پیشبینی عملکرد سازمان از طریق بازاریابی درونی، بازاریابی پایدار و بازارگرایی است. در این تحقیق تأثیر معنادار بازاریابی درونی بر عملکرد تأیید شد. همچنین اثر میانجی بازاریابی پایدار و بازارگرایی در رابطۀ بین بازاریابی درونی و عملکرد نیز به تأیید رسید.
در دهۀ گذشته تغییر در نگرشها، ارزشها، عوامل اقتصادیـ اجتماعی و فرهنگی سبب شد فرایند خرید به فعالیتی اجتماعی و سرگرمکننده تبدیل شود. پژوهشهای جدید به شناسایی عوامل فردی مؤثر در خرید پرداختهاند که کاربرد حملونقلی نیز دارد. بررسی پژوهشها در خصوص رفتار مشتریان مراکز خرید نشان میدهد علاوه بر متغیرهای قابل مشاهده، متغیرهای رفتاری فردی پنهانی همچون نگرش، سبک زندگی، نوع خریدار نیز در تحلیل رفتار مشتریان مهم است که در پژوهش حاضر با انجام پرسشگری اینترنتی (213 نمونۀ سالم) به مدلسازی آن پرداخته میشود. با انجام تحلیل عاملی اکتشافی مقدار وزن مؤلفهها برای استفاده در مدلهای انتخاب گسسته بهدست آمد. نتایج مدل انتخاب گسسته نشان داد متغیرهای پنهان سبک زندگی و نگرش در انتخاب برخی مقاصد معنادار است که اثر این متغیرها را تأیید میکند، ولی متغیر نوع خریدار در انتخاب هیچیک از مقاصد معنادار نبود و اثر این متغیر به تأیید نرسید.
unavailable