2024-03-28T20:41:51Z
https://jibm.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=11189
مدیریت بازرگانی
2008-5907
2008-5907
1400
13
4
مدیریت یکپارچه پژوهش و بازشناسی ارزش دادهها
اتخاذ یک رویکرد یکپارچه، داده محور و مقیاسپذیر به چرخه فعالیتهای پژوهشی در جامعه علمی ما یک ضرورت است. وجود دادههای اثربخش، مدیریت فرادادهها، انبارههای قوی، تحلیلگریها و گزارشگری یافتهها به نهادها،گروهها و افراد همگی در توفیق این چرخه موثرند. با توجه به گستردگی مباحث مدیریت یکپارچه پژوهش پرداختن به همه ابعاد آن امکان پذیر نمیباشد، اما آنچه رواست در این سخن به آن بپردازیم و برای پژوهشگران ما و بهویژه علاقهمندان به نشر کارهای پژوهشی در مجله مفید است، بازشناسی ارزش دادهها و شیوههای تجزیه و تحلیل آنها در فرایند پژوهش است.
موفقیت فرایند پژوهش بهطور طبیعی به کیفیت دادههای در دسترس، دامنه و دربرگیرندگی آن و ابزارهای بکاررفته برای تحلیل آن بستگی دارد. رویکردهای نوین پژوهش عمدتاً بر نحوه روایت دادهها و افزایش کیفیت تجزیه و تحلیل آن مبتنی است. از اینروست که پژوهشگران ما سخت نیازمند بکارگیری رویکردها و روشهایی در پژوهش هستند که مبتنی بر روایتهای دقیقتری از گردآوری و تجزیه و تحلیل دادهها باشند.
در اینجا یکی از روایتهای معطوف به تجزیه و تحلیل دادهها را میآورم که در این روایت به قول دیوید کاکس (David cox) و براد افرون (Brad Efron)، بیشتر کارآمار (تحلیل دادهها) "درباره تاثیرات علی مداخلات" است تا "پیش بینیها". این تمایز گرچه چندان قطعی نیست اما نباید از این واقعیت دور شد که هدف نهایی همان تاثیرات علی است.
برای نمونه، لئو بریمان تصویری از دو گرایش درگیر تحلیل دادهها شامل مدلسازی دادهها (data modelling) و یادگیری ماشین الگوریتمی (algorithmic machine learning) ترسیم میکند. هر یک از این گرایشها بیانگر شیوههایی از روایت دادهها هستند. به قول گویدو ایمبنس (Guido Imbens) برنده نوبل اقتصاد در سال 2021،" اگرچه هریک از این روشها به وقت خود و در جای خود صحیح هستند"، اما تشخیص شیوه مناسب توسط پژوهشگر حائز اهمیت است. باید گفت که استفاده از شیوه نخست یعنی مدلسازی دادهها پیامدهای زیر را بدنبال داشته است:
ارائه نظریه های نامرتبط و نتایج علمی مساله دار
بازداشتن تحلیلگران از مدلهای مطلوب الگوریتمی
ممانعت از پرداختن تحلیلگران به مسائل جدید مبتلا
براساس یادگیری ماشین الگوریتمی در حال حاضر مدلسازیهای مختلفی از الگوریتمها صورت گرفته است. توسعهدهندگان الگوریتم اکنون به فراتر از مسائل اولیه پیشبینی گام نهادهاند و فعالانه روشهایی را جستجو میکنند تا اهداف و محدودیتهای علی را در الگوریتمها بگنجانند. از روشهای ایجاد شده برپایه الگوریتمها میتوان به شیوههای گرافیکی (graphical, Pearl 2000)، دیدگاه نتایج بالقوه Imbens and Rubin, 2015)) و مکاشفات علی (peters et al. 2,017) اشاره کرد. در ادامه روشهای متنوع یادگیری ماشینی و امکان ترکیب آنها با روشهای تحلیلی موجود و موارد بکارگیری آنها در حل مسایل واقعی کسبوکارها بطور خلاصه میآید.
روشهای یادگیری ماشینی
سایر روشهای تحلیل
موارد کاربرد
- خوشه بندی (Clustering)
- فروکاهی بعدمندی (Dimensionality reduction)
- طبقه بندی (Classification)
- شبکه های عصبی معمول
(Conventional neural networks)
- شبکه های یادگیری عمیق
(Deep learning networks)
- شبکه عصبی همگشتی
(Convolutional neural network)
- شبکه عصبی بازگشتی
(Recurrent neural network)
- شبکه باورهای عمیق
(Deep belief networks)
- رگرسیون
(Regression)
- الگوریتم های جستجو
(Search algorithms)
- مرتب سازی
(Sorting)
- ترکیب سازی
(Merging)
- همفشردگی
(Compression)
- الگوریتم های گراف
(Graph algorithms)
- بهینه سازی خطی و غیر خطی
(Linear and non-linear optimization)
- پردازش سیگنال
(Signal processing)
- رمزنگاری
(Encryption)
- تخصیص منابع
(Resource allocation)
- تحلیل های پیش نگر
(Predictive analytics)
- نگهداری پیش نگر
(Predictive maintenance)
- شخص سازی ویژه
(Hyper-personalization)
- شناسایی روندهای جدید/ناسازگاریها
(Discover new trends /anomalies)
- پیش بینی
(Forecasting)
- بهینه سازی محصول و قیمت
(Price and product optimization)
- تبدیل داده های ساختار نیافته
(Convert unstructured data)
- رده بندی ارجحیتی
(Triaging)
قصدم از پرداختن به روشهای تحلیل یادگیری ماشینی و امکان ترکیب آن با سایر روشهای تحلیلی بیان یک روایت تازه از روشهای برخورد با دادهها بعنوان دارایی ارزشمند در جهان امروز است. اکنون از محققانی که میخواهند به پژوهش و نشر یافتههای علمی در این مجله بپردازند این انتظار می رود که با اتکاء به رویکردهای نوین در پردازش و تحلیل دادهها مسیرهای تازهای را پیشروی خود در مکاشفات علمی بگشایند.
به قول نظامی
تا کی از این راه نو روزگار پردهای از راه قدیمی بیار
2022
01
21
861
863
https://jibm.ut.ac.ir/article_86535_440ea2d2c5e89e02c07353040802e9af.pdf
مدیریت بازرگانی
2008-5907
2008-5907
1400
13
4
مدلسازی وضعیت حکمرانی خوب الکترونیک در فضای کسبوکار مجازی در صنعت بیمه
پدرام
آبدارزاده
طاهر
روشندل اربطانی
مسعود
کیماسی
سیدوحید
عقیلی
هدف: طی سالهای اخیر پیشرفتهای حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات منجر به آغاز عصر جدید اصلاحات در بخش عمومی و شکلگیری کسبوکارهای الکترونیک گردید. از پیامدهای شکلگیری کسبوکارهای الکترونیک، توسعه حکمرانی خوب در جامعه میباشد.روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل متخصصان و خبرگان حوزه حکمرانی، تجارت الکترونیک و بیمه میباشد. روش نمونهگیری پژوهش ترکیبی از نمونهگیری قضاوتی و گلولهبرفی میباشد. که تعداد 15 نفر با استقاده از این روش نمونهگیری انتخاب گردیدند. این پژوهش از ابزار مصاحبه برای جمعآوری دیدگاههای افراد استفاده نمود.یافتهها: یافتهها نشان داد شرایط علی (افزایش ضریب نفوذ اینترنت، توسعه کاربرد فناوری اطلاعات، انتظارات جدید ذینفعان صنعت بیمه مبتنی بر فناوری اطلاعات، ضرورت استقرار نظام یکپارچه بیمهای)؛ شرایط زمینهای (سیاستگذاریهای بیمه مرکزی، زیرساخت فناوری اطلاعات و تکنولوژیهای نوین در بیمه، ملاحظات حقوقی و قانونی، محدودیتهای توسعه تکنولوژی دیجیتال تحولآفرین)؛ شرایط مداخلهگر (ویژگیهای خاص خدمات بیمهای، نگرش سیستماتیک و بلندمدت مدیران، سطح دانش و مهارت دیحیتال، فرهنگ دیجیتال)؛ پدیده محوری (حکمرانی خوب الکترونیک در فضای کسبوکار بیمه)؛ راهبردها (بهبود تعامل بین نهادهای بیمه، توسعه بیمه الکترونیک، سرمایهگذاری موثر در فناوری اطلاعات، تقویت فرهنگ دیجیتال)؛ مقولههای پیامدی (تعامل کارا و اثربخش نهادهای بیمه، تحول دیجیتال در بیمه، افزایش رضایت بیمهگذاران، گسترش عدالت و رفاه اجتماعی) بر حکمرانی خوب الکترونیک در فضای کسبوکار مجازی در صنعت بیمه تأثیرگذار میباشند.نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاکی از تأثیر مقولههای ذکر شده بر حکمرانی خوب الکترونیک در فضای کسبوکار مجازی در صنعت بیمه میباشد، لذا برای موفقیت باید توجه ویژهای به این مقولهها شود.
حکمرانی خوب
حکمرانی خوب الکترونیک
کسبوکار مجازی
صنعت بیمه
2022
01
21
864
885
https://jibm.ut.ac.ir/article_86549_8dd585b5ec7e5932ed2a948e28dc7406.pdf
مدیریت بازرگانی
2008-5907
2008-5907
1400
13
4
آسیبشناسی مطالعات برند در ایران با تمرکز بر متغیر وفاداری به برند: رویکرد فراترکیب
سهیل
نجات
اسداله
کردنائیج
سید حمید
خداداد حسینی
میثم
شیرخدایی
هدف: وفاداری به برند واکنش رفتاری نسبتاً متعصبانهای در خرید یا توصیه است که فرد در طول زمان نسبت به یک برند پیدا میکند و باعث میشود که در فرایندهای تصمیمگیری و ارزیابی از بین مجموعه برندهای دیگری که در ذهن دارد گرایش خاصی نسبت به آن برند پیدا کند. پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی مطالعات برند در ایران با تمرکز بر روی متغیر وفاداری برند، پس از پاسخگویی به سوالات اصلی که عبارتند از: شاخصهای تببینکننده وفاداری به برند در مطالعات صورت گرفته کداماند، نحوه سنجش مولفههای وفاداری به برند به چه صورتی میباشد، عوامل موثر بر وفاداری به برند کداماند و پیامدهای وفاداری به برند کداماند، پیشایندها و پیامدهای وفاداری برند را شناسایی نموده است.
روش: با استفاده از روش فراترکیب الگوی هقت مرحلهای ساندوسکی و باروسو (2006)کلیه مقالات علمی- پژوهشی و علمی- ترویجی داخلی نمایه شده در پایگاههای داده (جهاد دانشگاهی (SID)، نورمگز، پرتال علوم انسانی، پایگاه استنادی جهان اسلام (ISC) و مگیران) و مجلات در بازه زمانی سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹9 مورد بررسی قرار گرفتند که از این جستجو 401 مقاله یافت شد. پس از ارزیابی کیفیت مقالات از منظر پارامترهایی همچون عنوان، چکیده، محتوا، دسترسی و کیفیت روش پژوهش، مقالات خارج از اعتبار حذف شدند و در نهایت ۷۵ مقاله مناسب برای کدگذاری مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.
یافتهها: مفاهیم و مقولههای کدگذاری شده در قالب ۱۰ گروه اصلی (آمیخته بازاریابی، ارتباطات یکپارچه بازاریابی و مدیریت ارتباط با مشتری به عنوان پیشایندهای وفاداری به برند، سه پیامد فردی، سازمانی و ملی به عنوان پیامدهای وفاداری به برند و چهار بعد نگرشی، احساسی، رفتاری و کارکردی به عنوان ابعاد وفاداری برند) به صورت چارچوب مفهومی پژوهش نمایش داده شدند. از مهمترین آسیبهای موجود در پژوهشهای حوزه وفاداری به برند، مسئله-محور نبودن آنهاست. از دیگر آسیبهای موجود، میتوان به نبود تعریف دقیق از وفاداری به برند، تمرکز بیش از حد بر رویکردهای پژوهش کمی به خصوص مدلسازی معادلات ساختاری و ترجمه نامناسب برخی واژگان اشاره کرد.
نتیجهگیری: در این مطالعه، برای اولین بار به آسیبشناسی پژوهشهای مرتبط با وفاداری به برند با استفاده از رویکرد فراترکیب پرداخته شد. این چارچوب بیان میدارد که وفاداری به برند با تعریف در چهار گروه جامع وفاداری نگرشی، احساسی، رفتاری و کارکردی، پیشایندهای آن عاملهای بنیادی- نهادی، انگیزشی و ارتباطی است که پیامدهای فردی، سازمانی و ملی را به همراه دارد.
پیشایندهای وفاداری به برند
برند
وفاداری به برند
پیامدهای وفاداری به برند
فراترکیب
2022
01
21
886
910
https://jibm.ut.ac.ir/article_86550_c33a9e6e31997160ae6354dd4075fe33.pdf
مدیریت بازرگانی
2008-5907
2008-5907
1400
13
4
شناسایی عوامل موثر بر خجالت از برند مصرفکننده
اسفندیار
محمدی
حدیثه
کاظمی راشنانی
اسما
محمدی
هدف: پژوهشهای حوزه رفتار مصرفکننده، بیشتر بر نگرش مثبت دربارۀ برندها متمرکز شدهاند؛ در حالی که ارزیابی احساسات منفی از برند نادیده گرفته شده است یا صرفا به مفاهیمی چون نارضایتی تقلیل یافته است. بنابراین با وجود خلا تئوریکی موجود در زمینه خجالت از برند هدف از اجرای پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر خجالت از برند میباشد
روش: روش جمعآوری دادهها مصاحبه نیمهساختاریافته میباشد که دادههای مورد نیاز از طریق مصاحبه با 12 نفر از صاحبنظران حوزه بازاریابی و مصرفکنندگانی که احساس خجالت از برند را تجربه کردهاند با روش نمونهگیری گلولهبرفی و با رعایت قاعده اشباع گردآوری شد. دادههای بدست آمده از طریق روش تحلیل محتوا با کاربست نرمافزارMAXQDA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: با توجه به کدهای احصا شده از مصاحبهها، در نهایت 30 کد نهایی و 7 مفهوم به دست آمد که در قالب 4 مقوله اصلی موثر بر خجالت از برند دستهبندی شدند.
نتیجهگیری: نتایج حاکی از آن است که مقولههای اصلی تاثیرگذار بر خجالت از برند شامل موارد زیر میباشد: الف) عوامل مربوط به مصرفکننده همچون ویژگیهای شخصیتی، موقعیت اجتماعی و تصویر ذهنی مصرفکننده. ب) آمیختههای بازاریابی از قبیل ویژگیهای محصول، قیمت، مکان (نحوه توزیع) و ترفیعات ارائه شده توسط شرکت. ج) انجام اعمال تقلیدکارانه، عدم رعایت قوانین و مقررات و نادیده گرفتن مسئولیتهای اجتماعی توسط برخی از برندها را که میتوان آنها را جزو عوامل مربوط به شرکت به حساب آورد. د) عوامل مربوط به جامعه که شامل تاثیر خانواده، گروههای همسالان، فرهنگ و وضعیت اقتصادی جامعه میشود.
برند
خجالت از برند
برند مصرفکننده
2022
01
21
911
928
https://jibm.ut.ac.ir/article_86551_9152bf2386deb0bc529f20c8a1705f5b.pdf
مدیریت بازرگانی
2008-5907
2008-5907
1400
13
4
تحلیل و توسعه نهادی مسئولیت اجتماعی سازمانها: رویکردی آمیخته
ابراهیم
رجب پور
محمد
مرادی
هدف: پژوهش حاضر بهدنبال توسعه و بهبود مفهوم مسئولیت اجتماعی سازمانها است. برای این منظور از چارچوب تحلیل و توسعه نهادی بهرهگیری شد تا به این سئوال پاسخ داده شود که در قالب نگرش نهادی، مسئولیت اجتماعی سازمانها چگونه خواهد بود؟ و آیا میتوان مدلی برای شکلگیری مسئولیت اجتماعی سازمانها ارائه داد؟
روش: پارادایم پژوهش، تفسیرگرایی و رویکرد آن کیفی بود. برای اجرای پژوهش، استراتژی مطالعه موردی و برای تحلیل دادهها از روش تحلیل محتوای کیفی، دلفی فازی و دیمتل استفاده شد.
یافتهها: مصاحبههای انجامشده با تحلیل محتوای کیفی و نرم افزار مکسکیودا بررسی و هفت مفهوم اصلی: هنجارها و اصول اخلاقی، مشروعیت اجتماعی، فرهنگسازی، رعایت قوانین و مقررات، فشارهای نهادی، ویژگیهای جامعه، شرایط مادی/فیزیکی جامعه، استخراج شدند. بهمنظور جمعبندی نظر خبرگان در مورد ارتباط بین مفاهیم اصلی استخراج شده از مصاحبهها به روش دلفی فازی، نتایج به هشت نفر از اساتید دانشگاه در حوزه مدیریت و سازمان و پنج نفر از مدیران با سابقه ارسال شد. پس از سه مرتبه تحلیل و جمعبندی نظرات، سه متغیر اصلی و چهار متغیر به عنوان میانجی مشخص شدند.
نتیجهگیری: نتایج حاکی از این است که مسئولیت اجتماعی سازمانها به خودی خود و در خلاء اجتماعی اتفاق نمیافتد و مناسبات اجتماعی مرتبط با این حوزه مسئولیت سازمانها که بهمنظور تحقق مشروعیت درونی و بیرونی سازمان میباشند، باید در قالبهای هنجاری، اخلاقی و یا فرهنگی مدنظر قرار داد. البته در این میان، قوانین، فشارهای نهادی، ویژگیهای جامعه و شرایط اقتصادی سازمانها نیز تأثیرگذار میباشند.
تحلیل و توسعه نهادی
مسئولیت اجتماعی سازمانها
مشروعیت درونی
مشروعیت بیرونی
نهادها
2022
01
21
929
952
https://jibm.ut.ac.ir/article_85785_b55f86e136f583462142101ef02568c2.pdf
مدیریت بازرگانی
2008-5907
2008-5907
1400
13
4
نقش مشارکت اجتماعی، تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی در ارزش ویژه برند
مریم
الفپورتراکمه
منوچهر
انصاری
سپیده
نصیری
سینا
محمدی فام
هدف: پژوهش حاضر به بررسی ارتباط میان مشارکت اجتماعی، تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی بر متغیرهای هرم ارزش ویژه برند میپردازدروش: پژوهش حاضر در قلمرو تحقیقات کاربردی قرار میگیرد. جهت گردآوری اطلاعات از روش مطالعات کتابخانهای و میدانی که ابزار آن پرسشنامه است، استفاده شدهاست. ماهیت و روش این پژوهش در جمع تحقیقات پیمایشی قرار میگیرد. پس از مشورت با اساتید روایی صوری پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت و پس از آن یک پیش آزمون با حجم 30 نفر انجام شد و آزمون آلفای کرونباخ جهت تائید پایایی پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش اعضای کانال تلگرام رسمی دانشجویان پردیس البرز دانشگاه تهران است. برای انتخاب 306 نمونه از روش تصادفی ساده استفاده شد.یافتهها: نتایج آزمون فرضیهها نشان داد که تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی بر تمام پارامترهای ارزش ویژه برند تاثیر معنادار دارد.نتیجهگیری: در نسل پنجم بازاریابی، برندها با انقلاب تکنولوژی و توسعه انواع پلتفرمهای اجتماعی در فضای مجازی روبرو شده اند، علاوه بر آن مشتریان قادر به به اشتراک گذاری تجربه، ادراک و توصیههای خود از طریق درگیر کردن در تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی در همان پلتفرمها هستند. لذا توجه به مشارکت اجتماعی از جمله تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی به عنوان عامل مستقلی که بر روی تمام شاخصهای ارزش ویژه برند تاثیر مستقیم میگذارد، جهت موفقت پایدار سازمانها از اهمیت بالایی برخوردار است.
ارزش ویژه برند
تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی
هرم ارزش ویژه مشتری محور
مشارکت اجتماعی
رسانههای اجتماعی
2022
01
21
953
973
https://jibm.ut.ac.ir/article_86552_5963ada407534ecfde06c216e74ce7f8.pdf
مدیریت بازرگانی
2008-5907
2008-5907
1400
13
4
سنجش مدل مدیریت تجربه مشتری در خدمات بانکداری الکترونیکی
وحید
ناصحیفر
زهره
دهدشتی شاهرخ
محمود
محمدیان
مصطفی
الهوردی
هدف: در حوزه خدمات بانکداری الکترونیکی، بانکها و ارائهدهندگان خدمات، مدیریت تجربه مشتری را بهعنوان یک تحول استراتژیک شناسایی کرده و بر آن متمرکز شدهاند و بکارگیری این رویکرد منجر به ترویج رفتارهای سودآور مشتریان و رسیدن به مزیت رقابتی است. ازاینرو هدف این تحقیق آزمون مدل مدیریت تجربه مشتری در خدمات بانکداری الکترونیکی در صنعت بانکداری و خدمات پرداخت الکترونیکی ایران است.
روش: این تحقیق جزء پژوهشهای توسعهای کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری دادهها جزء پژوهشهای میدانی- پیمایشی است. جامعه موردنظر تحقیق مدیران و کارشناسان حوزه خدمات بانکداری الکترونیکی و جامعه محدود بوده و روش نمونهگیری پژوهش با توجه به عدم دسترسی کافی به افراد، از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد و تعداد 170 پرسشنامه جمعآوری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با روش معادلات ساختاری انجام و از نرم افزار پی.ال.اس استفاده شد.
یافتهها: این مدل شامل 8 بعد تجربه مشتری، ابزار ارائهدهنده خدمات بانکداری الکترونیکی، عوامل بازاریابی، عوامل زیرساخت تکنولوژیک، عوامل ساختار، عوامل مشتریان، عوامل صنعت خدمات بانکداری الکترونیکی و محیط کلان در خدمات بانکداری الکترونیکی است که مولفههای آن مورد آزمون قرار گرفت. همچنین در ارزیابی بخش ساختاری مدل بین سازههای درونزا و برونزا ارتباط قوی برقرار است و مدل کلی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است.
نتیجهگیری: نتایج تحقیق در قالب مدل مدیریت تجربه مشتری برای خدمات بانکداری الکترونیکی ارائه شد. نتایج تحلیل دادهها ضمن تأیید فرضیهها نشان داد که ابعاد و مولفههای مدل مورد تأیید است و تجربه مشتری وابسته به ابعاد درون سازمانی و برون سازمانی است.
ابزار خدمات بانکداری الکترونیکی
تجربه مشتری
خدمات بانکداری الکترونیکی
سنجش مدل
مدیریت تجربه مشتری
2022
01
21
974
1000
https://jibm.ut.ac.ir/article_86681_b59a74f02f96a89982f6d861646b3679.pdf
مدیریت بازرگانی
2008-5907
2008-5907
1400
13
4
ارائه نوعی مدل تصمیم جدید در برنامهریزی تبلیغات اینترنتی با استفاده از الگوریتم ژنتیک چندهدفه
محمدعلی
فرقانی
محمدرضا
نامدار
سید عبدالمجید
جلائی
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائة یک مدل تصمیم در برنامهریزی تبلیغات اینترنتی با استفاده از الگوریتم ژنتیک چندهدفه اجرا شده است.روش: پژوهش حاضر از حیث روش و ماهیت، در دستهی تحقیقات توصیفی جای میگیرد. به لحاظ اجرا، پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی میباشد. در این پژوهش از آنجا که مدل ارائه شده، یک مدل بهینهسازی چندهدفه با ابعاد بالاست، از الگوریتم بهینهسازی ژنتیک چندهدفه برای حل استفاده شده است.یافتهها: در این پژوهش بر خلاف پژوهشهای پیشین، با در نظر گرفتن همزمان اهداف متضاد متقاضیان ارائة تبلیغات از طریق وب (کاهش هزینههای تبلیغات) و مدیران وبسایت (افزایش سود به دست آمده از ارائة خدمات)، دربارة چگونگی بهینهسازی بهتر تخصیص منابع تبلیغات به وب سایت بحث شد و مدل تصمیم جدیدی ارائه گردید که دو هدف متضاد را دربرداشت. در واقع، این مدل چندهدفه نه تنها درآمد وبسایت را به حداکثر میرساند بلکه هزینة متقاضی ارائة تبلیغات را نیز کمتر میکند؛ بنابراین، مدل یادشده میتواند مبنای کار این دو قرار گیرد.نتیجهگیری: نتایج شبیهسازی نشان داد مدل بهینهسازی و الگوریتم موجه و شدنی هستند. همچنین، مجموعه جواب بهینه پارتوی به دست آمده از حل مدل میتواند موجب رضایت مدیران وبسایت و متقاضیان ارائة تبلیغات شود. آنها با استفاده از این مدل به تعامل و سازش دست زده و سعی می-کنند منافع طرف دیگر را نیز در نظر بگیرند. با توجه به اینکه با حل مدل پیشنهادی برخلاف سایر مدلها منافع هر دو طرف مد نظر قرار گرفته است، مجموعه جواب در زمره راهبرد برد برد قرار میگیرد.
الگوریتم ژنتیک چندهدفه
بهینهسازی چندهدفه
تبلیغات از طریق وب
قیمتگذاری ترکیبی
2022
01
21
1001
1016
https://jibm.ut.ac.ir/article_86682_8162ffda4eb4dbd1571f35cd1a82b05c.pdf