2024-03-29T10:00:48Z
https://jibm.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=8924
مدیریت بازرگانی
2008-5907
2008-5907
1397
10
3
سخن سردبیر: برند پژوهشگر
برند پژوهشگر در شمارههای قبلی سخن دبیر، یکی از مشکلات پژوهشگران بازاریابی و بازرگانی کشور را «عدم برند پژوهشگران» معرفی کردیم و اینکه بیشتر پژوهشگران در حوزههای مختلفی کار میکنند. در سخن سردبیر بهار 1396 با عنوان «آموزش و پژوهش در چهار نسل بازاریابان ایران» گفته شد که این موضوع در پژوهشگران نسلهای اول و دوم بیشتر مشاهده میشود و از نسل سوم و بهخصوص نسل چهارم، برندسازی پژوهشگران ضرورت بیشتری پیدا کرده است.
ندارد
2018
09
23
1
2
https://jibm.ut.ac.ir/article_67135_6d00ce824650ff27c1a0b55f736f1642.pdf
مدیریت بازرگانی
2008-5907
2008-5907
1397
10
3
تحلیل تأثیر شواهد برند و آوازه برند بر ترغیب به انتخاب مراجعان به استفاده از مراکز درمانی با نقش میانجی تصویر برند (مطالعه موردی: آزمایشگاههای تشخیص طبی منتخب شهر اصفهان)
علی
صنایعی
آذرنوش
انصاری
فردوس
عباسپور
هدف: مراکز ارائهدهنده خدمات درمانی بهدلیل حساسیت در نوع خدمت، همواره از اهمیت خاصی برخوردار بودهاند. شناسایی عوامل مد نظر افراد برای انتخاب مرکز خدمات درمانی به مدیران برای تدوین برنامهها و استراتژیهای خود کمک میکند. از این رو هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر ترغیب مراجعان به انتخاب آزمایشگاههای تشخیص طبی است. برای رسیدن به این هدف، تأثیر شواهد برند، آوازه برند، اعتماد به برند و تصویر برند بر ترغیب به انتخاب مراجعان در نظر گرفته شده است.
روش: پژوهش حاضر از دسته پژوهشهای کاربردی بهشمار میرود و از نظر روش گردآوری دادهها، توصیفی ـ پیمایشی است. جامعه نمونه، آزمایشگاههای تشخیص طبی استان اصفهان در نظر گرفته شده است.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد شواهد برند و آوازه برند بر اعتماد به برند مؤثر است و اعتماد به برند بر تصویر برند تأثیر میگذارد. از سوی دیگر، تصویر برند بر ترغیب به انتخاب مراجعان نیز اثرگذار است.
نتیجهگیری: از میان نه فرضیه پژوهش، تنها دو فرضیه تأثیر شواهد برند بر تصویر برند و نقش میانجیگری تصویر برند در تأثیر شواهد برند بر ترغیب به انتخاب تأیید نشد.
آوازه برند
اعتماد به برند
ترغیب به انتخاب
تصویر برند
شواهد برند
2018
09
23
509
528
https://jibm.ut.ac.ir/article_67125_31e0fdc75b1a7029d12cb94412d9e035.pdf
مدیریت بازرگانی
2008-5907
2008-5907
1397
10
3
شناسایی و بررسی انواع روابط مصرفکنندگان با اجتماعات برند در اینستاگرام
سعید
عربلوی مقدم
محمد رحیم
اسفیدانی
هاشم
آقازاده
طیبه
زندی پور
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و بررسی انواع روابط مطلوب و نامطلوب مصرفکنندگان با اجتماعات برند در شبکه اجتماعی اینستاگرام است.
روش: در این پژوهش از روش تحقیق مطالعه چندموردی استفاده شده است که در آن موارد مطالعه، هشت مشارکتکننده بودهاند که برندهایی از دو صنعت پوشاک و رستوران را در اینستاگرام دنبال میکردند.
یافتهها: یافتههای این پژوهش وجود 15 نوع رابطه مختلف بین مصرفکنندگان و اجتماعات برند در اینستاگرام را نشان داد که از آن میان، نُه مورد شامل خود، عشق، دوست صمیمی، دوست معمولی، همکار، رابطه موقت، رابطه نوظهور، آشنای دور و دشمنی، در پژوهشهای پیشین وجود داشت، اما شش رابطه شامل دوپیوندی، طرفدار، آشنای محترم، غریبه، بالقوه و رو به زوال، از نوآوریهای پژوهش حاضر است. این 15 نوع رابطه پس از ردهبندی بر اساس میزان مطلوبیت برای برندها، دستهبندی شدند.
نتیجهگیری: این پژوهش نشان داد که مصرفکنندگان طیف متنوعی از روابط را با اجتماعات برند در اینستاگرام برقرار میکنند. این روابط میتوانند بسیار مثبت یا منفی باشند.
اجتماع برند
اینستاگرام
رابطه مصرفکننده ـ برند
شبکههای اجتماعی
مطالعه موردی
2018
09
23
529
546
https://jibm.ut.ac.ir/article_67126_8622ec68e5742e747bc98a449f1b2758.pdf
مدیریت بازرگانی
2008-5907
2008-5907
1397
10
3
ضدبازاریابی مصرف دخانیات و اولویتبندی راهکارها با استفاده از تکنیکهای تصمیمگیری چند معیاره
میثم
شیرخدایی
حمیدرضا
فلاح لاجیمی
مریم
فضل اله تبار لداری
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی راهکارهای ضدبازاریابی و اولویتبندی این راهکارها با استفاده از تکنیکهای تصمیمگیری چندمعیاره است.
روش: این پژوهش بهصورت آمیخته ترکیبی از نوع اکتشافی در دو مرحله کیفی و کمی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با ده نفر از خبرگان بهعنوان مطلعان کلیدی در زمینه آسیبهای اجتماعی صورت گرفته و جامعه آماری آن خبرگان دانشگاه مازندران است. پس از شناسایی راهکارهای ضدبازاریابی مصرف دخانیات در مرحله کمی، با استفاده از پرسشنامههای BWM و مولتی مورا به اولویتبندی راهکارهای ضدبازاریابی در نرمافزارهای Excel و LINDO پرداخته شده است.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاکی از آن است که عوامل اجتماعی مهمترین عامل گرایش دانشجویان به مصرف دخانیات است و در این میان، خانواده بیشترین نقش را دارد؛ زیرا جوانان و نوجوانان تحت تأثیر خانواده خود قرار میگیرند، برای آنان گروه مرجع محسوب میشود و ارتباطشان با هم بیشتر است.
نتیجهگیری: نتایج تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد بهترین راهکار برای مقابله با گرایش به مصرف دخانیات تغییر نگرش است؛ زیرا مسئله دخانیات باید عامل اجتماعی در نظر گرفته شود، مسئلهای که کل افراد جامعه را درگیر میکند؛ نه بهمثابه عامل فردی که تنها یک فرد با آن درگیر است. بنابراین، تغییر نگرش میتواند راهکار مناسبی برای مقابله با گرایش به مصرف دخانیات باشد.
تصمیمگیری چندمعیاره
روش بهترین ـ بدترین
ضد بازاریابی
مصرف دخانیات
مولتی مورا
2018
09
23
547
566
https://jibm.ut.ac.ir/article_67128_182c72435335675db5047745a1cfea11.pdf
مدیریت بازرگانی
2008-5907
2008-5907
1397
10
3
شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در تدوین استراتژی مرچندایزینگ کاراکترهای انیمیشنی در بازار ایران با استفاده از روش نظریه مبنایی
عظیم
زارعی
محمد
اسدی
هدف: تولید و فروش محصول تحت برندی که ارزش ویژه خود را در حوزه متفاوتی از مصرف محصول مدنظر بهدست آورده، یکی از استراتژیهای پرطرفدار میان تولیدکنندگانی است که توانایی یا تمایل سرمایهگذاری روی برندسازی را ندارند. این استراتژی در ادبیات با عنوان مرچندایزینگ شناخته میشود و یکی از رایجترین انواع آن، مرچندایزینگ کاراکترهای انیمیشنی است. مقاله حاضر بهدنبال شناسایی عوامل کلیدی موفقیت این استراتژی در بازار ایران است. روش: با توجه به هدف، پژوهش در دسته پژوهشهای کیفی قرار میگیرد و روش اجرای آن نیز روش کیفی نظریه مبنایی است. دادههای پژوهش از طریق مصاحبههای عمیق با مصرفکنندگان این نوع کالاها گردآوری شدند و تحلیل آنها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مبتنی بر رویکرد پارادایمی نظریه مبنایی انجام شد. یافتهها: عوامل کلیدی موفقیت استراتژی مرچندایزینگ کاراکترهای انیمیشنی در قالب شش عامل آمیخته بازاریابی مناسب بهعنوان مقوله محوری پژوهش، خاستگاهها بهعنوان شرایط علی، تناسب فرهنگی بهعنوان کنشها و تعاملات، عوامل زمینهای و رسانه بهعنوان بستر حاکم و شرایط مداخلهگر و در نهایت قابلیت رقابت بهعنوان پیامدها شناسایی شده و بر اساس مدل پارادایمی صورتبندی مفهومی شدند. نتیجهگیری: بهمنظور توفیق در مرچندایزینگ کاراکترهای انیمیشنی در بازار ایران، شناخت خاستگاههای هر کاراکتر و نمادهای فرهنگی از حیث اثرگذاری بر توفیق فروش محصولات نهایی حائز اهمیت است. بهدلیل ویژگیهای فرهنگی اجتماعیِ بازار ایران، خانوادهها به مقوله تناسب فرهنگیِ کاراکتر توجه میکنند و این موضوع نقش مهمی در ایجاد قابلیت رقابت در محصولات و کاراکترها دارد.
آمیخته بازاریابی
استراتژی مرچندایزینگ
بازاریابی انیمیشن
صنعت فرهنگی
عوامل کلیدی موفقیت
2018
09
23
567
582
https://jibm.ut.ac.ir/article_67129_958357da53f600b88f27708f302e68f7.pdf
مدیریت بازرگانی
2008-5907
2008-5907
1397
10
3
طراحی الگوی بینالمللیسازی بنگاههای کوچک و متوسط در شرکتهای دانشبنیان مبتنی بر نانو
علیرضا
امینی
حمیدرضا
فتاحی
هدف: این پژوهش به مطالعه پدیده بینالمللیسازی کسبوکارهای کوچک و متوسط دانشبنیان پرداخته است؛ چرا که بینالمللیسازی و گسترش فعالیت به بازارهای جهانی، یکی از مهمترین شیوههای دستیابی به موفقیت برای این کسبوکارها محسوب میشود.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و از روش تحقیق کیفی به شیوه نظریه دادهبنیاد ساختارمند بهره میبرد. به این منظور، به اتکای تحلیل مصاحبههای عمیق انجامشده با 11 مدیر کسبوکارهای فعال حوزه نانو که دارای سابقه حضور بینالمللی بودند، فرایند پدیده در دست مطالعه کشف شد. تجزیه و تحلیل دادهها بر اساس روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت پذیرفت.
یافتهها: الگوی بهدستآمده از این پژوهش نشان میدهد مقوله اصلی که به تحریک کسبوکار برای ورود به بازارهای بینالمللی منجر شده، مزیت رقابتی پایدار است. در این میان عوامل علی مؤثر در این فرایند شامل مؤلفههای سازمانی و مؤلفههای فردی؛ عوامل محیطی شامل ویژگیهای محیطی و ویژگیهای بنگاه؛ عوامل واسطهای شامل شرایط مدیریتی و شرایط سازمانی، ورود قدرتمند و برنامهریزی و تحلیل بازار راهبرد فرایند و پیامدهای بینالمللیسازی شامل توانمندسازی کارکنان، توسعه فناوری، گسترش نام تجاری و برند و رشد سرمایه میشود.
نتیجهگیری: این نتایج نشان میدهد قابلیت آغاز فرایند بینالمللیسازی کسبوکارهای کوچک و متوسط، وجود مزیت رقابتی پایدار در کلاس جهانی با پیشرانهای موجود در نهاد فرد کارآفرین و همچنین در بطن کسبوکار است و بسته به وضعیت بازار، میزان رقابت داخلی و همچنین اندازه بنگاه و سوابق تجربی موجود شرکت تشدید خواهد شد.
هدف: این پژوهش به مطالعه پدیده بینالمللیسازی کسبوکارهای کوچک و متوسط دانشبنیان پرداخته است؛ چرا که بینالمللیسازی و گسترش فعالیت به بازارهای جهانی، یکی از مهمترین شیوههای دستیابی به موفقیت برای این کسبوکارها محسوب میشود.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و از روش تحقیق کیفی به شیوه نظریه دادهبنیاد ساختارمند بهره میبرد. به این منظور، به اتکای تحلیل مصاحبههای عمیق انجامشده با 11 مدیر کسبوکارهای فعال حوزه نانو که دارای سابقه حضور بینالمللی بودند، فرایند پدیده در دست مطالعه کشف شد. تجزیه و تحلیل دادهها بر اساس روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت پذیرفت.
یافتهها: الگوی بهدستآمده از این پژوهش نشان میدهد مقوله اصلی که به تحریک کسبوکار برای ورود به بازارهای بینالمللی منجر شده، مزیت رقابتی پایدار است. در این میان عوامل علی مؤثر در این فرایند شامل مؤلفههای سازمانی و مؤلفههای فردی؛ عوامل محیطی شامل ویژگیهای محیطی و ویژگیهای بنگاه؛ عوامل واسطهای شامل شرایط مدیریتی و شرایط سازمانی، ورود قدرتمند و برنامهریزی و تحلیل بازار راهبرد فرایند و پیامدهای بینالمللیسازی شامل توانمندسازی کارکنان، توسعه فناوری، گسترش نام تجاری و برند و رشد سرمایه میشود.
نتیجهگیری: این نتایج نشان میدهد قابلیت آغاز فرایند بینالمللیسازی کسبوکارهای کوچک و متوسط، وجود مزیت رقابتی پایدار در کلاس جهانی با پیشرانهای موجود در نهاد فرد کارآفرین و همچنین در بطن کسبوکار است و بسته به وضعیت بازار، میزان رقابت داخلی و همچنین اندازه بنگاه و سوابق تجربی موجود شرکت تشدید خواهد شد.
بازارجهانی
بینالمللیسازی
صنایع مبتنی بر فناوری نانو
کسبوکارهای کوچک و متوسط دانشبنیان
نظریه برخاسته از داده
2018
09
23
583
602
https://jibm.ut.ac.ir/article_67124_269843ae4d40c60c27ceb3f13efbbc1a.pdf
مدیریت بازرگانی
2008-5907
2008-5907
1397
10
3
طراحی و تبیین مدل جهتگیری استراتژیک در شرکتهای دانش بنیان ایران
سعید
حبیبی
ابوالقاسم
میرا
هدف: واحدهای کسبوکار بهدلیل کمتوجهی به محیط رقابتی و نداشتن استراتژی دقیق برای مقابله با این شرایط، با مشکل روبهرو میشوند، یکی از مهمترین عواملی که موجب میشود سازمانها مزیت رقابتی پایدار داشته باشند، سرعت پاسخگویی در زمینه نیازهای بازار و مشتریان با توجه به منابع در اختیار است؛ از این رو موضوع جهتگیری استراتژیک در این زمینه بسیار کاربردی است. هدف پژوهش حاضر نیز طراحی و تبیین مدل جهتگیری استراتژیک در شرکتهای دانشبنیان ایران است. روش: روش پژوهش ماهیت اکتشافی دارد و از نظر هدف بنیادین بهشمار میرود. جامعه آماری، خبرگان شرکتهای دانشبنیان واقع در پارکهای علم و فناوری ایران است. خبرگان این پژوهش در زمینه تشکیل استارتآپها دارای تخصص هستند. همه 19 فرد انتخابشده در زمینه جهتدهی به شرکتهای خود در راستای بهبود عملکرد و ورود به بازار، تجربه کافی داشتند. رویکرد نمونهگیری بهصورت هدفمند و گلوله برفی است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش دادهبنیاد و برای گردآوری دادهها از مصاحبه عمیق استفاده شد. یافتهها: یافتههای تحقیق، شناسایی ابعاد آیندهگرایی، بازارگرایی، هزینهگرایی، یادگیری، رسمیتگرایی، برندگرایی، نوآوری، کارآفرینی و در نهایت سلطهگرایی است. نتیجهگیری: نتایج تحقیق به شناسایی این مقولهها انجامید: در زمینه شرایط علی، آیندهگرایی؛ در زمینه پدیده اصلی، بازارگرایی؛ در رابطه با شرایط مداخلهگر، هزینهگرایی و یادگیریگرایی؛ در بخش بستر حاکم، رسمیتگرایی و در رابطه با راهبرد اصلی، مقولههای برندگرایی، نوآوری گرایی و کارآفرینیگرایی شناسایی شد. شایان ذکر است که پیامد اصلی مدل، سلطهگرایی در بازار بود.
بازارگرایی
تئوری دادهبنیاد
جهتگیری استراتژیک
سلطهجویی
کدگذاری
2018
09
23
603
622
https://jibm.ut.ac.ir/article_67130_5556a71efbb2d02bedbe3df08da317ec.pdf
مدیریت بازرگانی
2008-5907
2008-5907
1397
10
3
پیشبینی رفتار مشتری در صنعت خردهفروشی کالاهای تند مصرف (مورد مطالعه: شرکت گلپخش اول)
سعید
روحانی
حامد
غضنفری
بابک
سهرابی
هدف: طی دو دهه اخیر، دادهکاوی به یکی از روشهای اصلی بهبود اثربخشی و کارایی صنعت خردهفروشی تبدیل شده و صنعت خردهفروشی نیز بهدلیل ماهیت دادههای آن، از زمینهای بازی مورد علاقه علم دادهکاوی بوده است. در این مطالعه به پیشبینی رفتار مشتری در صنعت خردهفروشی کالاهای تند مصرف (FMCG) با هدف افزایش کمّی و کیفی فروش در مورد مطالعه شرکت گلپخش اول پرداخته شده است.
روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف در دسته پژوهشهای کاربردی قرار میگیرد و از نظر نحوه گردآوری دادهها، پیمایش دادهای طرحریزی شده است. مراحل اجرای تحقیق مبتنی بر فرایند CRISP-DM است که از مدل خوشهبندی RFMCL و تکنیکهای دستهبندی و پیشبینی رگرسیونی استفاده کرده و در نهایت برای پیشنهاد از روش پیشنهاددهی مشارکتی بهره برده است.
یافتهها: حاصل مطالعه یک مدل پیشبینی است که به بهترین مشتریان، کالاهایی را که تا به حال خرید نکردهاند، در تاریخ خاص و به مقدار خاص پیشنهاد داده و بدین ترتیب روش فروش سفارشی را به فروش آنی تغییر میدهد. سیستم نهایی از سه زیر مدل خوشهبندی مشتریان، پیشبینی فروش و زیرسیستم پیشنهادگر تشکیل شده است. در زیرمدل خوشهبندی، مدل جدید RFMCL متناسب با مورد مطالعه توسعه یافته است. در زیرمدل پیشبینی فروش، مدل پنج متغیرهای با استفاده از رگرسیون با دقت MSE/Range 24/2 درصد ایجاد شده است.
نتیجهگیری: با پیادهسازی این مدل در شرکت، برنامهریزی تولید پیشفعالانه شده و فرایند فروش از ویزیتوری به «فروش آنی» تغییر مییابد که این تغییر، صرفهجویی شایان توجهی در حمل و نقل و هزینههای پرسنلی فروش به ارمغان خواهد آورد.
بخشبندی مشتریان
پیشبینی فروش
سیستم پیشنهادگر
صنعت خردهفروشی
فروش آنی
2018
09
23
623
642
https://jibm.ut.ac.ir/article_67131_e1756feff1c91d6bb56f385c5f5ba9c7.pdf
مدیریت بازرگانی
2008-5907
2008-5907
1397
10
3
از تصویر مرکز خرید تا تمایل به خرید با ارزش خرید ادراک شده، رضایت مشتریان و ترجیح مشتریان (مطالعه موردی: مراکز خرید شهر سمنان)
عباسعلی
رستگار
مهری
شهریاری
هدف: توسعه محیط جذاب، استراتژی خردهفروشی مهمی است که تأثیرات مثبتی بر رفتار خرید مصرفکننده دارد. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر تصویر مرکز خرید بر تمایل به خرید با میانجیگری ارزش خرید ادراک شده فایدهگرایانه و لذتگرایانه، رضایت مشتری و ترجیح مشتری است. روش: پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها توصیفی از نوع پیمایشی بهشمار میرود. جامعه آماری شامل مشتریان مراکز خرید در شهر سمنان است که از این جامعه بهصورت تصادفی ساده 182 پرسشنامه پس از توزیع میان نمونه آماری، جمعآوری شده است. بررسی پایایی پرسشنامه بهکمک آلفای کرونباخ و پایایی مرکب انجام گرفت و برای روایی آن نیز از روایی همگرا و واگرا استفاده شد. فرضیههای پژوهش نیز با بهرهمندی از معادلات ساختاری بررسی شدند. یافتهها: بر اساس نتایج بهدست آمده، تصویر مرکز خرید بر تمایل به خرید، ارزش خرید ادراک شده فایدهگرایانه و ارزش خرید ادراک شده لذتگرایانه تأثیر مستقیم و معناداری میگذارد. تأثیر مستقیم و معنادار ارزش خرید لذتگرایانه و ارزش خرید فایدهگرایانه بر رضایت مشتری و ترجیح مشتری به اثبات رسید و همچنین تأثیر مستقیم و معنادار رضایت مشتری و ترجیح مشتری بر تمایل به خرید تأیید شد. نتیجهگیری:ایجاد تصویر ذهنی مطلوب از مرکز خرید در ذهن مشتریان، یکی از عوامل مهم در جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان قبلی است که با اثرگذاری بر ارزش ادرک شده، رضایت و ترجیح مشتریان، تمایل به خرید را در مشتریان افزایش میدهد. در نهایت، بر اساس نتایج بهدست آمده، پیشنهادهایی به مدیران برای ایجاد تصویر تصویر ذهنی مناسب ارائه شده است.
ارزش خرید ادراک شده
ترجیح مشتری
تصویر مرکز خرید
تمایل به خرید
رضایت مشتری
2018
09
23
643
658
https://jibm.ut.ac.ir/article_67132_0861d0a2b5a7459836aee80ce07a787a.pdf
مدیریت بازرگانی
2008-5907
2008-5907
1397
10
3
تأثیر ابعاد رنگ پوشاک بر قصد خرید آن با تحلیلی بر تفاوتهای جنسیتی مشتریان
فرزانه
حاجی حسنی
علی اصغر
صادق پور
سیدمسلم
علوی
هدف: رنگها که یکی از بنیادیترین اجزای هر محصول (بهخصوص پوشاک) هستند و اثرهای شایان توجهی بر رفتار مشتریان در خرید دارند. این اثرها را میتوان از ابعاد گوناگونی بررسی کرد؛ بهگونهای که با تحلیل دقیق آن میتوان پوشاکی با رنگبندی مطلوب و متناسب با نیازهای رنگی مشتریان تولید کرد. در این تحقیق و در راستای رفع شکاف تحقیقاتی در فضای داخلی، تأثیر ابعاد رنگ بر قصد خرید پوشاک بررسی شده و تفاوت موجود میان نظر زنان و مردان درباره هر یک از ابعاد یاد شده تحلیل میشود. روش: جامعه آماری، مشتریان فروشگاه ستاره شهر شیراز هستند که از میان آنها 279 نفر انتخاب شدند. پرسشنامه از نظر روایی (ظاهری/ محتوایی و سازه) و پایایی (آلفای کرونباخ: 86 درصد، دو نیم کردن: 76 درصد) تأیید شده است. یافتهها: نتایج بهدست آمده از تحلیلهای آماری نشان داد که عامل ترجیحات رنگی مشتری بیشترین تأثیر را بر قصد خرید پوشاک مشتریان دارد، اما هنجارهای رنگی بر قصد خرید پوشاک از جانب مشتریان تأثیری ندارد و تنها در مورد بعد هنجارهای رنگی، تفاوت نظر زنان و مردان مشهود است. از سوی دیگر، بین عوامل فرهنگ، مذهب، توصیه دوستان و علاقه فرد در انتخاب رنگ پوشاک، عامل علاقه فرد بیشترین تأثیر را دارد. نتیجهگیری: رنگها که یکی از عناصر کمهزینه در تولید محصول پوشاک هستند، در تصمیمات خرید مشتری جایگاه مهمی دارند. چنانچه یک رنگ در مقایسه با رنگهای دیگر اهمیت بیشتری داشته باشد و از سویی مورد علاقه مشتری باشد، در اولویت قرار میگیرد.
اهمیت رنگ
ترجیحات
جذابیت رنگ
هنجار رنگی
قصد خرید پوشاک
2018
09
23
659
672
https://jibm.ut.ac.ir/article_67133_14389f4406b2310d22060326484782c0.pdf
مدیریت بازرگانی
2008-5907
2008-5907
1397
10
3
بررسی چگونگی تأثیر جبران خدمات بر عملکرد فردی: بررسی نقش میانجی انگیزش درونی و تعدیلکننده خودکامیابی و انتظار دریافت پاداش (مطالعه موردی: بانک ملت)
علی
دیواندری
محسن
نظری
سید رضا
سید جوادین
عباسعلی
حاجی کریمی
حمزه
رایج
هدف: جبران خدمات مهمترین جزء روابط استخدامی و یکی از سنگینترین هزینههای هر سازمانی است. مدیران منابع انسانی سازمانها و همچنین نظریهپردازان مدیریت در حوزه جبران خدمات، همواره به دنبال پاسخ این سؤال بودند که جبران خدمات چگونه بر عملکرد افراد تأثیر میگذارد؟ این تحقیق با هدف تبیین روابط بین جبران خدمات و عملکرد فردی و برای پاسخ به این سؤال اساسی اجرا شده است.
روش: این تحقیق با استفاده از روش رگرسیون سلسلهمراتبی و بر مبنای اطلاعات واقعی حقوق و دستمزد و اطلاعات بهدست آمده از پرسشنامه توزیع شده میان 1950 نفر از کارکنان بانک ملت سراسر کشور، اجرا شده است.
یافتهها: نتایج این تحقیق حاکی از آن است که تأثیرات پرداخت عملکردی بر عملکرد کارکنان در مقایسه با پرداختهای ثابت بیشتر است. همچنین خودکامیابی و انتظار دریافت پاداش در روابط بین پرداخت مبتنی بر عملکرد و عملکرد فردی، نقش تعدیلکننده دارند. بر مبنای بخش دیگری از یافتهها و بر اساس نتایج رگرسیون سلسلهمراتبی، در این تحقیق نقش میانجی انگیزش درونی در روابط بین پرداخت و عملکرد فردی تأیید نشد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش، ارتباط بین پرداخت و عملکرد مثبت و معنادار بوده و از طرفی قدرت اثر پرداخت عملکردی بر عملکرد فردی نسبت به پرداخت ثابت بیشتر است. همچنین خودکامیابی در رابطه بین پرداخت عملکردی و عملکرد فردی نقش تعدیلکننده دارد. این نتیجه مهم، از ساختار پرداخت صنعت بانکداری در ایران (و البته بیشتر سازمانهای ایرانی) ریشه میگیرد.
انتظار دریافت پاداش
انگیزش
پرداخت مبتنی بر عملکرد
جبران خدمات
خودکامیابی
2018
09
23
673
694
https://jibm.ut.ac.ir/article_51039_82359964f01d1a51f79021886496fe3e.pdf
مدیریت بازرگانی
2008-5907
2008-5907
1397
10
3
طراحی مدلی برای ارزیابی کانالهای بازاریابی مبتنی بر روشهای بهترین و بدترین فازی و EDAS فازی
مهدی
نصراللهی
محمد رضا
فتحی
علی رضا
فقیه
هدف: ارزیابی کانالهای بازاریابی کار بسیار مهم و پیچیدهای است و در این زمینه مدل جامعی وجود ندارد. در این تحقیق تلاش شده است یک چارچوب تصمیمگیری برای ارزیابی کانالهای بازاریابی ارائه شود.
روش: ابتدا با مطالعه گسترده ادبیات تحقیق، شاخصهای مؤثر در ارزیابی کانالهای بازاریابی شناسایی شدند، سپس اهمیت نسبی یا به بیان دیگر، وزن این شاخصها بهکمک روش نوین بهترین ـ بدترین فازی بهدست آمد. بهعلاوه از تکنیک EDAS فازی بهعنوان روش نوین تصمیمگیری چندشاخصه، برای رتبهبندی استراتژیهای توزیع در کانالهای بازاریابی استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق را مدیران و کارشناسان خبره این حوزه در شرکت صنایع غذایی مد نظر شکل دادهاند که بهدلیل محدود بودن تعداد آنها، نمونهگیری انجام نشد.
یافتهها: هشت شاخص برای ارزیابی کانالهای توزیع بازاریابی شناسایی شدند که شامل اعتماد، تضاد، نمایش، تحویل، مبادله اطلاعات، هزینه بازگشت محصول، هزینه هماهنگی، و سودآوری میشوند. شش نوع کانال بازاریابی عبارتاند از: پررنگکردن اهمیت تیم فروش، گستردهتر کردن تیم فروش، توزیع ارزش افزوده، توزیعکنندگان معمولی، کانال وب انحصاری، و کانال وب مشترک.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج تحقیق که در یک شرکت صنایع غذایی به اجرا درآمد، از میان تمام گزینهها، استراتژی «گستردهتر کردن تیم فروش» رتبه نخست را کسب کرد.
کانال بازاریابی
شاخص ارزیابی
تکنیکهای تصمیمگیری چندشاخصه
روش بهترین ـ بدترین فازی
روش EDAS فازی
2018
09
23
695
712
https://jibm.ut.ac.ir/article_67134_595b850cc7dd56a1ee1dca3065878fa1.pdf