بررسی منافع تولیدکنندگان از تبلیغات برند محصولات لبنی

نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسنده

گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه سید حمال الدین اسدآبادی، اسدآباد، همدان، ایران

10.22059/jibm.2024.368814.4711

چکیده

چکیده:

هدف: تبلیغات یکی از ابزارهای مهم در افزایش سطح مصرف کالاهای سلامتی‌بخش می‌باشد. بنگاه‌های تولیدی‌ای که به دنبال افزایش سود و درآمد از طریق افزایش میزان فروش ناشی از افزایش مصرف هستند، از تبلیغات (عمومی یا برند) به عنوان سیاستی کلیدی استفاده می‌کنند. بررسی بودجه تبلیغاتی بنگاه‌های بزرگ تولید‌کننده بویژه شرکت‌های تولیدکننده محصولات لبنی نشان از توجه آن‌ها به برندسازی و تبلیغات برند دارد. تلاش برای افزایش مصرف محصولات لبنی با استفاده از تبلیغات، با انگیزه‌های مختلف، توسط بازیگران بازار صورت می‌گیرد. اما تداوم سیاست تبلیغات عمومی (که عمدتاً توسط نهادهای عمومی انجام می‌شود) و برند (که عمدتاً توسط تولیدکنندگان صورت می‌گیرد) ضروری به نظر می‌رسد. تداوم تبلیغات برند، وابسته به میزان انتفاع تولیدکنندگان و سهم آنان نسبت به سایر بازیگران در سطوح مختلف (نظیر خرده‌فروشان و یا توزیع‌کنندگان که نقشی در تأمین هزینه‌های تبلیغاتی محصولات لبنی ندارند) دارد. بنابراین این مطالعه بر خلاف سایر مطالعات که تنها به بررسی منافع مصرف‌کنندگان ناشی از افزایش مصرف می‌پردازد، ‌به دنبال محاسبه میزان منافع و مازاد تولیدکنندگان ناشی از تبلیغات برند و تغییر سهم منافع آن‌ها در دو حالت وجود یا عدم وجود تبلیغات برند است.

روش: به منظور بررسی اثر تبلیغات برند بر منافع تولیدکنندگان شیر خام (سطح مزرعه)، از تعدیل الگوی ارائه‌شده توسط ژنگ و همکاران (2002) استفاده می‌شود. الگوی ژنگ و همکاران (2002)، ابتدا، شرایط بازار را تجزیه و تحلیل می‌کند تا مشخص کند تبلیغات چه زمانی به تولیدکنندگان سود می‌رساند یا به آنها آسیب می‌رساند. این مطالعه از یک الگوی انحصار چند جانبه در خرید-فروش (به دلیل وجود بنگاه مسلط) دو مرحله‌ای برای بررسی شرایطی استفاده می‌کند که تحت آن، تبلیغات بنگاه‌ها تحت مالکیت یک سرمایه‌گذار احتمالاً به تولیدکنندگان آسیب می‌رساند. لدر مطالعه حاضر در دو حالت تبلیغات موجود و بهینه (بودجه بهینه) برند محصولات لبنی (شیر فرآوری‌شده و پنیر) استفاده می‌شود. از میان شرکت‌های تولیدکننده محصولات لبنی، یک تولیدکننده بزرگ (شرکت صنایع شیر ایران) 50 درصد از کل سهم بازار را به خود اختصاص داده است (بنگاه مسلط). ابنابراین این شرکت به عنوان مبنای تجزیه و تحلیل برای تغییر اطلاعات بازار از شهریور 1401 تا شهریور 1402 استفاده شده است. برآورد آثار تبلیغات برند شیر فرآوری‌شده در سطح خرده‌فروشی بر منافع تولیدکنندگان شیر در سطح مزرعه در سه سناریوی کشش تبلیغات برند تقاضای شیر، چهار سناریوی کشش خودقیمتی تقاضای شیر، 11 سناریوی شاخص شدت تبلیغات شیر فرآوری‌شده (الگوی چند سطحی تعادلی، شرایط بازار رقابتی، شرایط بازار غیررقابتی، اقتصاد باز و بسته) و برای برآورد آثار تبلیغات پنیر در سطح خرده‌فروشی بر منافع تولیدکنندگان شیر در سطح مزرعه در دو سناریوی کشش تبلیغات برند تقاضای پنیر، سه سناریوی کشش خودقیمتی تقاضای پنیر، چهار سناریوی شاخص شدت تبلیغات پنیر (شرایط بازار رقابتی و شرایط بازار غیررقابتی) می‌شود.

یافته‌ها: نتایج نشان می‌دهد مقدار شیر فرآوری‌شده برندشده بنگاه مسلط (شرکت صنایع شیر ایران)، با تغییر کشش تبلیغات برند و کشش قیمتی تقاضا تغییرات زیادی دارد. بطوریکه با افزایش کشش قیمتی تقاضا، مقدار شیر فرآوری‌شده برندشده بنگاه مسلط، در تمامی سناریوهای کشش تبلیغات برند افزایش می‌یابد. در مورد مقدار شیر فرآوری‌شده برندنشده بنگاه مسلط، با تغییر کشش قیمتی تقاضا تغییرات زیادی دارد. در محصول پنیر، مقدار پنیر برندشده و نشده بنگاه مسلط، با تغییر کشش قیمتی تقاضا تغییرات ناچیزی دارد. بطور خلاصه، میزان تغییر منافع تولیدکننده شیر خام ناشی از تبلیغات در سطح خرده فروشی بسیار تحت تأثیر کشش تقاضای محصول در سطح خرده‌فروشی است بطوریکه در مورد محصول شیر فرآوری‌شده، اثر مثبت دارد. یعنی با افزایش کشش تقاضا، افزایش منافع تولید‌کننده، فزاینده خواهد بود. اما در مورد پنیر این روند کاهنده می‌باشد. در مجموع در اثر تبلیغات بهینه در سطح خرده‌فروشی برای شیر فرآوری‌شده و پنیر توسط بنگاه مسلط (شرکت صنایع شیر ایران)، منافع تولیدکنندگان شیر خام به ترتیب 407/6 و 196/6 درصد افزایش می‌یابد.

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج، تبلیغات بهینه برند در سطح خرده‌فروشی برای شیر فرآوری‌شده و پنیر، منافع تولیدکنندگان شیر خام را افزایش می‌دهد. البته پیشتر، در مطالعه شهبازی (1395) نیز به تأثیرگذاری تبلیغات عمومی فرآورده‌های لبنی بر عرضه و قیمت شیر خام و در نتیجه بر مازاد و منافع تولید‌کننده در سطح مزرعه اشاره شده است. همچنین بنا به نتایج، تأثیر تبلیغات محصولات غذایی برند بر روی تولید‌کنندگان بسته به شرایط بازار و اثربخشی تبلیغات می‌تواند متفاوت باشد. که در برخی از مطالعات مانند ژانگ و همکاران (1999 و 2002) تأکید شده است که ممکن است منافع کشاورز، با ایجاد تغییر در تقاضا، کاهش می‌یابد و به طور بالقوه به تولیدکنندگان آسیب می‌رساند. در مجموع در ایران، با وجود بنگاه مسلط در صنایع لبنی ایران، تولیدکنندگان شیرخام از تبلیغات برند منتفع می‌شود و لذا توصیه به تداوم سیاست برندسازی و تبلیغات برند می‌شود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Examining producers' surplus of dairy brand advertising

نویسنده [English]

  • Habib Shahbazi
Department of Agricultural Economics, Faculty of Agriculture, Sayyed Jamaleddin Asadabadi University, Asadabad, Hamadan, Iran
چکیده [English]

Purpose: Advertising plays a crucial role in boosting the consumption of healthy products. Manufacturing companies aiming to enhance profits and revenue through increased sales leverage advertising, whether generic or brand, as a key strategy. An examination of the advertising budgets of large manufacturing companies, particularly those in the dairy product sector, underscores their focus on branding and brand advertising. Market actors employ various motivations in their efforts to increase the consumption of dairy products through advertising. The continuation of both generic advertising (primarily conducted by public institutions) and brand advertising (mainly carried out by manufacturers) is deemed essential. The sustainability of brand advertising relies on producers' profitability and their share compared to other stakeholders at different levels, such as retailers or distributors who do not contribute to the advertising costs of dairy products. Therefore, this study, unlike others focusing solely on consumer benefits from increased consumption, aims to calculate the benefits and producers' surplus resulting from brand advertising and the change in their share of benefits in the presence or absence of brand advertising.



Method: To investigate the impact of brand advertising on the benefits of raw milk producers at the farm level, this study utilizes an adjusted model based on Zheng et al. (2002) model. The model analyzes market conditions to determine when advertising benefits or harms producers. A two-stage monopoly model is employed to explore the effects of advertising by investor-owned firms on producers. The study incorporates dairy product brands (processed milk and cheese) in existing and optimal advertising modes. Among the companies producing dairy products, a major producer (Iran Milk Industry Company) with 50% market share is used as the basis for analysis. Various scenarios are considered, including brand advertising elasticity, self-price elasticity, and advertising intensity, to estimate the effects on milk producers' interests at the farm level.



Findings: The results reveal significant changes in the quantity of branded processed milk from the dominant company (Iran Milk Industry Company) in response to variations in brand advertising elasticity and price elasticity of demand. The amount of branded processed milk increases as demand elasticity rises, positively impacting producer profits. Conversely, the impact on unbranded processed milk and cheese varies with changes in price elasticity of demand. In summary, the change in profit for raw milk producers due to advertising at the retail level is heavily influenced by the elasticity of product demand, with a positive effect observed in the case of processed milk. Overall, optimal advertising at the retail level for processed milk and cheese by the dominant company leads to a notable increase in benefits for raw milk producers.



Conclusion: Based on the results, optimal brand advertising at the retail level for processed milk and cheese enhances the benefits of raw milk producers. Previous studies, such as Shahbazi's (2015), have highlighted the impact of generic advertising of dairy products on raw milk supply, prices, and producer surplus at the farm level. The effect of brand food product advertising on producers can vary based on market conditions and advertising effectiveness. Some studies, like Zhang et al. (1999 and 2002), suggest that advertising may alter demand, potentially reducing farmer benefits. In Iran, despite the presence of a dominant company in the dairy industry, raw milk producers benefit from brand advertising. Therefore, continuing the branding policy and brand advertising is recommended to support the dairy industry in Iran.

کلیدواژه‌ها [English]

  • producers'
  • surplus, marketing strategy, market levels, optimal advertising