سخن سردبیر: دانش‎افزایی پژوهش‎های بازرگانی و بازاریابی

سخن سردبیر

10.22059/jibm.2018.65798

چکیده

یکی از معیارهای تحقیق خوب، سهم آن در دانش‎افزایی است. نوآوری و دانش‎افزایی لازمۀ هر گونه تحقیق است؛ در غیر این صورت، تحقیق کار تکراری و بیهوده‎ای خواهد بود. البته دانش‎افزایی موضوع صفر و یک نیست و نباید انتظار داشته باشیم که صد در صد هر پژوهشی نوآور و جدید باشد. واژۀ «Research» همان‎گونه که از معنای آن برمی‎آید، دوباره Search کردن است تا بتوان جزء هر چند کوچکی به تحقیقات گذشته اضافه کرد یا سؤال جدیدی را مطرح نمود. منش تحقیق، منشِ مبتنی بر تغییرات کوچک و جزئی است، نه نفی تحقیقات پیشین. اگر بتوانیم در هر تحقیق جزء کوچکی به دانش بشری بیفزاییم یا نگاه و تفسیر جدیدی از پدیده‎ها مطرح کنیم، رسالت خود را انجام داده‎ایم.
دانش‎افزایی می‎تواند مربوط به مکان، زمان، صنعت، محصول، روش یا مفاهیم تحقیق باشد؛  برای مثال، اگر تحقیق انجام شده در گذشته را دوباره در مکان دیگر یا صنعت و محصول جدید با روش گوناگون یا در زمان متفاوت انجام دهیم و نتایج را با تحقیقات انجام شدۀ قبلی مقایسه کرده و به بررسی تفاوت‎ها و علل آن بپردازیم، به دانش‎افزایی اقدام کرده‎ایم. در سطح بالاتر، دانش‎افزایی می‎تواند خلق مدل‎ها و مفاهیم جدید و اضافه‎کردن ابعاد نو به مدل‎های موجود باشد.
این پرسش را زیاد شنیده‎ایم که چرا در تحقیقات ما دانش‎افزایی زیادی وجود ندارد؟ اغلب تحقیقات تکراری و کپی‎برداری هستند، چگونه می‎توان دانش‎افزایی تحقیقات و پژوهش‎های خود را افزایش دهیم؟ اگر پژوهش را فرایندی شامل سه مرحلۀ ورودی، تجزیه و تحلیل و خروجی بدانیم، باید بررسی کنیم که هر مرحلۀ تحقیق را به چه صورت اجرا کنیم تا نوآوری و دانش‎افزایی تحقق یابد؟ در صورتی پایان‎نامه‎ها و تحقیقات دانشگاهی و غیر دانشگاهی به دانش‎افزایی بیشتر منجر خواهند شد که فرایند تولید تحقیق را تغییر دهیم.
برای بهبود دانش‎افزایی تحقیقات بازاریابی و بازرگانی کشور، موارد زیر به پژوهشگران پیشنهاد می‎شود؛ هر چند به‎طور مسلم، این موضوع می‎تواند ابعاد گسترده‎تری داشته باشد که امید است توسط پژوهشگران در نوشته‎های بیشتر، از جنبه‎های متفاوت‎تر و با تجربه‎های بهتر تحلیل و بررسی شوند:

دانشگاه‎های برتر دنیا در انتخاب دانشجویان دکتری که سهم مهمی در تحقیقات دارند، بسیار دقت کرده و وقت زیادی را برای این کار صرف می‎کنند. از دید آنها دانشجوی دکتری لزوماً نباید دارای مدرک کارشناسی ارشد از رشته‎های مدیریت باشد، بلکه تلاش می‎کنند دانشجویان از رشته‎های متنوع باشند تا از جنبه‎های مختلف به این رشته توجه شده و مطالعات بین رشته‎ای تقویت شود. اصولاً، علوم اگر فقط با حوزۀ خود درگیر باشند به بن‎بست می‎رسند و هنگامی که با رشته‎های دیگر پیوند می‎خورند، چشم‎اندازهای جدیدی برای آنان ظاهر می‎شود. برای مثال، ورود روان‎شناسی یا آمار، کامپیوتر، اقتصاد و جامعه‎شناسی و... موجب تحولات بسیاری در حوزۀ بازاریابی شده است. به‎ندرت دانشگاهی یافت می‎شود که شرط ورود به دکتری بازاریابی را داشتن کارشناسی ارشد در مدیریت بداند.
نگاه سریع به رزومۀ استادان در دانشگاه‎های مطرح دنیا نشان می‎دهد که اغلب آنان سه مقطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری خود را در یک رشته نگذرانده‎اند و این مسئله به تقویت مطالعات بین رشته‎ای و نوآوری آنان کمک کرده است. اصولاً تنوع در سابقۀ تحصیلی، مکان تحصیل و رشته‎های تحصیلی، به‎عنوان منبع مطالعات بین رشته‎ای و بین فرهنگی بالقوه، زمینۀ دانش‎افزایی را فراهم می‎کند. یکسانی و همانندی فقط به بازتولید وضعیت و دانش موجود می‎انجامد.
توجه به تحولات فناوری و تحولات در سایر علوم، می‎تواند منشأ دانش‎افزایی باشد. تحولات در رسانه‎های اجتماعی، علوم کامپیوتر و اینترنت، مفاهیم جدید بسیاری را در بازاریابی خلق کرده است، مفاهیمی مثل بازاریابی اینترنتی و تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی و... همه حاصل تحول در علوم دیگر بوده که آثار و پیامدهای آن در کسب‎وکار ظهور یافته است. بنابراین، نگاه به تحولات در سایر رشته‎ها و تحلیل آثار آن در مباحث کسب‎وکار یا به‎کارگیری روش‎های دیگر رشته‎ها در مباحث کسب‎وکار، می‎تواند منشأ نوآوری و دانش‎افزایی باشد. محقق برجسته در همه حال در رصد تحولات بیرون از رشتۀ تحصیلی و تحلیل آنها از منظر حوزۀ خود است.
وجود دانشجویان دکتری کم، اما تمام وقت و با تأمین مالی مناسب و مقیم در دانشگاه، از سیاست‎های جذب دانشجویان دکتری در دانشگاه‎های خوب دنیاست. دانشجویانی که ضمن بهره‎مندی از راهنمایی استادان، برای تمرکز بر حوزۀ تحقیقاتی خود وقت کافی صرف می‎کنند، عامل مهمی برای دانش‎افزایی محسوب می‎شوند. تجربه نشان داده است دانش‎افزایی در سطح مکان، زمان، صنعت و روش، عمدتاً توسط دانشجویان کارشناسی ارشد صورت می‎پذیرد و از دانشجویان دکتری انتظار می‎رود در سطح مفاهیم به نوآوری و دانش‎افزایی این رشته کمک کنند.
ارتباط با صنعت و توجه به مسائل دنیای پیرامون به‎عنوان موضوع تحقیق، می‎تواند منشأ نوآوری باشد. هر مکانی مسائل و مشکلات خاص خود را دارد که با مشکلات مکان دیگر متفاوت است. شناخت عمیق مشکلات هر صنعت یا استفاده از فرصت‎های استفاده نشده توسط صنایع، می‎تواند موضوع تحقیقات جدید و نوآورانه باشد.
ارتباط و همکاری بین دپارتمانی و بین دانشگاهی، می‎تواند به دانش‎افزایی در حد کاربست روش‎های سایر رشته‎ها در بازاریابی و بازرگانی منجر شود. این ارتباط‎ها، افق‎های جدیدی را به روی محققان باز می‎کنند و موجب می‎شوند که محققان مسائل را فقط از یک جنبه (رشتۀ خود) نگاه نکنند و حل مسائل را چند بعدی بپندارند.
تمرکز مطالعاتی بر یک حوزه و داشتن برند برای حوزۀ مطالعاتی خود و به‎کارگیری دانش سایر رشته‎ها برای بسط آن، می‎تواند از عوامل دانش‎افزایی دیگر باشد. با مطالعۀ عمیق پیشینۀ موضوع است که می‎توان شکاف‎های تحقیقاتی یا مسائل مبهم و دارای اختلاف نظر را که خود منبعی برای موضوع تحقیق است، شناسایی کرد و در آن به نوآوری و دانش‎افزایی رسید. این هدف فقط از طریق تمرکز مطالعاتی، نه مطالعات پراکنده و تحقیق همزمان در چندین حوزه، امکان‎پذیر است.

افزون بر نکته‎های اشاره شده، عوامل دیگری نیز در دانش‎افزایی نقش دارند. موضوعاتی که در بالا بیان شد، موارد آسان و امکان‎پذیری است که حتی در کوتاه‎مدت نیز، افراد، دپارتمان‎ها و دانشگاه‎ها می‎توانند برای دانش‎افزایی بیشتر اجرا کنند. مطمئن هستیم که محققان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی کشور، از قابلیت‎های بسیار بیشتر برای دانش‎افزایی و نوآوری در تحقیقات خود برخوردارند و نویدبخش رشد جایگاه علمی کشور در ادبیات کسب‎وکار دنیا خواهند بود.

عنوان مقاله [English]

Letter from the Editor - in - Chief:The Contribution of Business and Marketing Researches